مرخص‌ـــی ...

 Come Back...ABJeeZ
  دو سه روزه ميشه كه رفته
  بزودي داره ميشه يه هفته

  به خودم ميگم ولش كن، بابا
  تازه شدي راحت
  هميشه اول سخته
  بزودي ميشه واست عادت

دو سه روز ميشه كه رفتي
موندم اينجا تنها
حتما خيال ميكني سخته
اينو بدون اما

  بدون تو همچين هم سخت نيست
  تازه مي‌كشم نفسي

وضع روحي‌ام هم خيلي خوبه
دكترم ميگه
م
ر
خ
ص
ي

  

 

ما، شمس ‌العماره و تعارضات ما

 
شمش‌العماره، ساخته « سامان مقدم » شايد پرطرف‌دارترين سريال فعلي شبانه سيما و البته پرنقدترين سريال باشد. سريالي كه انتقادهاي تند رجانيوز و الف را در پي داشت، اينكه حيا حلقه گمشده اين سريال است، ترويج اشرافي‌گري مي‌كند، گسترش فمينيست است و قس علي هذه...
تا جايي كه شبكه۲ مجبور شد قبل از پايان سريال
 (درست مشابه سريال خوش‌ساخت و تابوشكن «ساعت شني»)
بحث‌ و تحليل روان‌شناسي پيرامون‌اش بگذارد، گرچه گويا كارشناسان آن برنامه تقلبي درآمدند!
+

هانيه توسلي / مهرانه مهين‌ترابي / مسعود رايگان / رؤيا تيموريان / فرهاد آئيش / سامان مقدم / شمس العمارهمهم‌ترين ويژگي‌اي كه به نظر اين سريال را از تمامي سريال‌هاي امروزي كه با محوريت ازدواج دوتا جوان، مهريه، مسكن، شغل و نهايتا مشكلات در راه ازدواج ساخته مي‌شود، متمايز مي‌كند، دست گذاشتن روي بحث مهم و حياتي انتخاب است و در واقع مراسم خواستگاري؛ مراسمي كه امروزه كم‌كم دارد از فرهنگ جديد ازدواج‌هاي جوانان رخت برمي‌بندد يا تبديل به يك سنت فرماليته مي‌شود.

به جرئت مي‌توان گفت كه سريال‌هايي كه تابحال به مقوله ازدواج پرداخته‌اند از مراسم خواستگاري به سرعت رد شده‌اند؛ در بعضي طرفين همديگر را در دانشگاه يا محيط ديگري پسنديده‌اند و خواستگاري خاصي صورت نمي‌گيرد ( مشابه آن‌چه براي شريفه-اميد در همين سريال اتفاق مي‌افتد) و در بعضي آن‌قدر مراسم لوث و لوده نشان داده مي‌شود كه گويا تنها بحث بر سر ميزان مهريه است يا خواهر شوهربازي (مثل ۳ريال فخيمه دل‌نوازان).

اما آنچه شمس‌العماره را علي‌رغم تمام مشكلات فني (مانند حركت كم دوربين، شات‌هاي كم تحرك، محيط تكراري ساختمان، ديالوگ‌هاي بعضا تكراري، ... ) و محتوايي (تجمل خانواده، آگرانديسمان كردن يك صفت در هر فرد، عدم توجه كافي با ملاك‌هاي ديني در انتخاب، زندگي فانتزي، ...) خاص مي‌كند، دست گذاشتن روي نحوه انتخاب دختر-پسر و تحليل شخصيت خواستگاران است.

در كنار اين پارامتر اصلي، شكور-دريا ، پري-هرمز ، زيور-رحمت ، شريفه-اميد ، فرخ-عمه خانوم تمامي المان‌ها و حواشي داستان‌اند براي ايجاد جذابيت، جلب نظر مخاطب و ايجاد داستان و كشش لازم سريالي.
بازي‌ فوق‌العاده و متفاوت رويا تيموريان، فرهاد آئيش، مرجانه گلچين و حتي مسعود رايگان هم به جذابيت و جاگيرشدن سريال در بين مردم كمك كرده است
و البته چهره و بازي جذاب و دوست‌داشتني « هانيه توسلي » كه ديگر جاي خود دارد!

شاهرخ (سروش صحت) از كمبود اعتماد به نفس رنج مي‌برد، براي پوشاندن اين عيب زياد شوخي مي‌كند اما راحت تمام خواسته‌هاي طرف مقابل را مي‌پذيرد؛ طبق نظر آدلر، عقده حقارت  (inferior complex) دارد.

مهران (نيما شاهرخ‌شاهي) وابسته بيش از حد به مادر است، متعاقب از دست‌دادن مادرش براي سرپوش گذاشتن به اين خصلت، غرق در كار مي‌شود؛ طبق نظر بالبي دلبسته ناايمن است و در اثر مرگ مادر از مکانيسم هاي دفاعي جبران استفاده مي‌کند، طبق نظر فرويد البته از خود بيگانه (الينه) هم هست.

بهروز (كامران تفتي) از دوستان و هم‌بازي‌هاي بچگي، امروز لوطي و کار راه بينداز است،  مسؤوليت‌پذير (responsible) است و به رفقا و دوستان‌اش بسيار بها مي‌دهد، داراي هويت جنسي مرد مردانه (masculine male gender role) است.

پيمان (نيما بانكي) در ظاهر پرنشاط و تنوع‌طلب است اما بيشتر شخصيتي نامشخص و تکانشي دارد، هيجان‌طلب است و بي‌ثبات.

پرهام (علي قربان‌زاده) به لحاظ باليني مشکل خاصي ندارد ولي با مشکلات معمول آدم‌هاي جوامع صنعتي درگير است علاوه بر اينكه خودساخته است و البته تنها.

فرهاد (كورش تهامي) بيشتر براي تجانس وضعيت جسمي‌اش با عمه‌خانوم انتخاب شده است، دست‌وپنجه با بيماري نرم مي‌كند و اميد دارد، به مرگ و خدا و عرض زندگي بيشتر نگاه مي‌كند.

كامران تفتي / نيما شاهرخ‌شاهي / نيما بانكي / هانيه توسلي / علي قربان‌زاده / سروش صحت / كورش تهامي

به‌نظر مي‌رسد مشكلي كه در نگاه‌هاي متفاوت، خصوصا انتقادهايي كه از زاويه نگاه ديني به سريال وجود دارد، ناشي از تعارضات علمي‌-ديني‌ست كه هنوز نتوانسته‌ايم حل كنيم، ما هم‌چنان نتوانسته‌ايم ديدگاه‌هاي ديني را با برداشت‌هاي روان‌شناختانه غربي تلفيق كنيم و به نتيجه‌اي بومي برسيم و اين مسأله خصوصا در بحث ازدواج و شناخت ابعاد شخصيتي طرفين و نهايتا انتخاب به روشني نمايان است. جايي كه از هيچ‌كدام ( دين و علم ) نمي‌توانيم كوتاه بياييم.

پي‌نوشت

هم‌سفر شدن در قطارهاي رضاخاني كه هنوز كار مي‌كنند! با يك دوست روان‌شناس، اين حسن را دارد كه حداقل چهارتا لغت كت‌وكلفت ياد مي‌گيري و مي‌فهمي كه جامعه‌شناسي و روان‌شناسي چقدر جذاب‌اند و البته از همه والاتر ارتباطات!

 در اين نوشتار اصلا هدف‌ام نقد سريال شمس‌العماره نبود چرا كه نكات منفي و مثبت زيادي دارد، من فقط خواستم بحث روي خواستگاري و شناخت خواستگار را تحسين كنم، دقيقا در جواب آناني كه مي‌گويند اين سريال ترويج بي‌حيايي است بگويم بهترين شيوه شناخت را معرفي مي‌كند، گفتگوي طرفين در محيط خانوادگي،
حرف‌زدن، آن‌چه همه‌ي ما امروزه از كمبودش زجر مي‌كشيم

 خواهشا شمس العماره را با شاهكار هرشبي شبكه۳ « دل‌نوازان » مقايسه نكنيد، براي من دقيقا مثل قياس اخراجي‌هاست با مثلا « درباره الي » يا « وقتي همه خوابيم »

 تيتراژ شنيدني اول و آخر سريال را به حسن‌هايش بيافزاييد؛ دوست داشتيد از اين‌جا بشنويد + و +

 

بـوك فرنـد !


دارم فكر مي‌كنم وقتي هفته كتاب از ۱۸تا۲۵ آبان است، چرا بزرگ‌ترين رويداد كتابي كشور در ارديبهشت‌ماه اتفاق مي‌افتد!؟

مي‌دانستيد در ايران ۵۰برابر ايالت‌متحده كتاب عنوان اول، چاپ مي‌شود!
آماري كه يونسكو ارائه مي‌دهد براي نسبت كتاب‌فروش به ناشر ۸به۱ است، يعني يك ناشر در برابر هشت كتاب‌فروش و اين نسبت در ايران ۳‌ است تازه برعكس!
وقتي معناي آمار را درك مي‌كني كه بداني سرانه مطالعه ما ايراني‌ها ۲دقيقه در روز است، درحالي‌كه مردم همين كشور همسايه‌مان تركيه يا كشور غيرمدعي مسلمان مالزي ۵۵دقيقه و در انگلستان و ژاپن ۹۰دقيقه در روز مطالعه مي‌كنند!

همه اين‌ها در كنار اين‌ است كه ما ايراني‌هاي بافرهنگ و متمدنِ اهل مطالعه، ارديبهشت‌ماه از همه‌جاي ايران سر مي‌كشيم به تهران و مصلي‌يش براي خريد كتاب، روزانه ميليون ميليون مي‌رويم و بازديد مي‌كنيم و خريد
اما واقعا چقدرش را مي‌خوانيم، خواندن كه هيچ، چقدر مي‌فهميم!؟

راستي شمام از اين جمله‌ها شنيديد كه مي‌گويد:
ما بهترين تماشاگرهاي دنيا را داريم / ملت امروز ايران از امت عهد حجاز رسول‌الله بهترند / هنر نزد ايرانيان است و بس / سطح آي‌كيوي ايراني از همه مردم دنيا بالاتر است / ايراني‌ها تمام ناسا را گرفتند / ما سبقه تمدني ۲هزاروچندصدساله داريم / ...

 بوك فرند - Book Friend

تو هم شنيدي!؟
ميگند كتاب دوست آدمه
چند وقتي‌ست دارم دنبال كتاب خوب مي‌گردم، شايدم دوست خوب
سراغ داري؟

 

پي‌نوشت
شما فكر مي‌كنيد وقتي از ليست جمع‌وجور دوستان وبلاگي‌ات، ۳تاشون هم‌زمان نمي‌نويسند
يكي مي‌نويسد Temporary Closed
+ / ديگري قفل مي‌گذارد بر وبلاگ‌اش + / آن‌يكي موقتا تعطيل +
بايد چه فكري كرد؟


خیال اکسیر

 
سيزده آبان هشتادوهشت با سي‌سال پيش‌اش آن‌قدر متفاوت هست كه رسانه‌ي حكومتي ما {هنوز واژه مناسب‌تري نجسته‌ام تا جايگزين رسانه ملي كنم، واژه دوكلمه‌اي كه از لحاظ و مفهوم علمي هيچ‌گونه اصالتي ندارد} مجبور باشد زير سريال‌هاي طنز شبانه‌اش زيرنويس كند :
« فردا ۱۳ آبان، دانش‌آموزان بسيجي يك‌صدا فرياد مرگ‌ بر آمريكا سر خواهند داد. » 

جز قلب تيره هيچ نشد حاصل و هنوز / باطل در اين خيال كه اكسير مي‌كند

آن‌قدر فضا فرق كرده است كه ديگر دانشجويي پيرو خط امامي نمانده، غير آن‌دسته‌اي كه در هويزه شهيد شدند، عده‌اي پشيمان‌اند براي بالارفتن از ديوارها، چندتايي هم اين‌روزها متهم‌اند به كودتاي مخملي !
رابط روحاني مابين دانشجويان و امام، امروز پدرخوانده تمام اتفاقات خوانده مي‌شود !
شيخ و سيد سبزدوست امروزي دم از امام، اسلام و انقلاب مي‌زنند و پيروان سبزپوش‌شان ذره‌اي اعتقاد به استكبارستيزي امام ندارند.
زير عكس امام مي‌نشينند و هواداراني كه فرياد نابودي اصلي‌ترين ركن قانون اساسي را سر مي‌دهند تحسين مي‌كنند.
از امام ياد مي‌كنند و دوست‌داران‌شان نه شرقي نه غربي جمهوري ايراني سر مي‌دهند.
يا نمي‌دانند چه مي‌گويند و چه مي‌كنند و يا بازهم نمي‌دانند!

براستي شطرنج چقدر براي بعضي، بازي دشوار‌يست.

پي‌نوشت

اين‌قدر ذوق كردم از باران پاييزي ديروز كه دو ساعت زيرش حرف مي‌زدم و راه مي‌رفتم
ولو اينكه نه گفت‌گو خوش‌آيند بود و نه گل‌آلودي بعدش

زنده‌شدن زاينده‌رود بعد هشت‌ماه چنان همه‌ي‌مان را ذوق‌زده كرده
كه نمي‌خواهيم به اين فكر كنيم كه اين آب ۲۸روز بيشتر جاري نيست !

پارسال داستان ۴۴۴روز گروگان‌گيري و ابهامات پيرامون‌اش بعد سه دهه را نوشتم
هنوز هم جواب هيچ‌كدام از سؤالات را هيچ‌جا نخوانده و نديده‌ام

 

یک‌روز پر از هشت

 

امام‌مان بي‌ترديد شنواي سلام‌مان هست

خدايا ما را لايق سلام و شنواي پاسخش قرار ده

هشت هشت هشتاد هشت (طرح اصلي از مهدي پورعبادي) Edited by SFO

اوست نشسته در نظر
اوست گرفته شهر دل
اوست كه تن را سبك مي‌كند
                   و دل را مطمئن
                             روح را پران
                                  و جان را آرام

از دست مي‌دهيد نشنويد اين‌را  +
اگر هم دوست داشتيد ببينيدش +