بعضي وقتها تلنگر خوب است
بعضي وقتها خوبه كه بعضي اتفاقها بيافته تا بعضي چيزها دوباره و يا شايد هزارباره براي آدم تكرار بشه تا توي اوون تهتوهاي مغزش ثبت بشه و فراموشش نشه؛ هيچوقت!
بعضي وقتها خطها روشن ميشود و حرفها رو، معلوم ميشه كي به كيه.
بعضي وقتها بد نيست بدانيم تمام كساني كه در انتخابات شركت ميكنند، معتقد به نظام نيستند گرچه پذيرفتهاند كه بايد در چارچوبي كه برايشان تعيين شده بازي كنند و بعدش هم بشنوند كه راي به نظام بوده است.
بعضي وقتها بپذيريم كه مملكت قانون دارد و همه نگران نگهداشتن اين چارچوباند، نه فقط ما.
بعضي وقتها حرف بزرگ خانواده دلسوزانه است و پذيرشش متانت ميخواهد و اندكي گذشت، اما ماحصلش به نفع همه است.
بعضي وقتها بدانيم لازم نيست براي پيروزي فضا را دوقطبي بكنيم و همه را خودي و بيخودي.
بعضي وقتها خوب است نگران باشيم كه چرا مابين فرهيختگان با توده ملتمان اينقدر فاصله است در انتخاب؟
بعضي وقتها خوب نيست كه قبل اعلام نتيجه نهايي و رسيدگي به تخلفات، رسما از بالا و قاطع بگوييم اينچنين است و لاغیر.
بعضي وقتها انصاف خوب است، هروقت مردم نگاهشان همسو با ماست، خوباند و وقتي هم نيست تحمل داشته باشيم و برويم ببينيم مشكلمان كجاست.
بعضي وقتها چقدر احساس ميشود كه رسانههاي رسمي، مخالفان را به رسميت نميشناسند و اينرا بايد از زبان رئيس مجلس فعلياي بشنويم كه در دهسال صدارتاش بر عامترين رسانه، ذرهاي انعطاف نداشت!

بعضي وقتها چقدر راحت مردممان، تأكيد ميكنم مردم خودمان كه اعتراضي دارند ولو اشتباه، را وصل ميكنيم به صهيونستها و منافقان؛ ضد ولايت فقيه ميخوانيمشان و اوباش قلمدادشان ميكنيم.
بعضي وقتها ظرفيت شكست و حلم پيروزي چقدر نياز است و ضروري، ولو اينكه نتيجه ۲بر۱ شده است نه ۱۰برهيچ!
بعضي وقتها لفظي توي مايههاي عذرخواهي چقدر ميتواند مؤثر باشد و آرامشبخش.
بعضي وقتها بايد قبول كنيم كه ۳۰سال است هنوز نتوانستهايم صداي مخالف را بشنويم و تحمل كنيم؛ ۳۰سال است يك روش مشخص براي رهاشدن فريادهاي معترضان ازطریق مدني و قانوني نجستهايم و نميخواهيم هم بجوريم!
بعضي وقتها دلواپسي بد نيست كه نسل جديد از بين دانشآموختگانند و كمكم روستاييها و اينترنت نديدهها و سنتيها ديگر نقشي پُررنگ در تعيين سرنوشت اين نظام نخواهند داشت.
بعضي وقتها بد نيست چشممان را باز كنيم و ببينيم كه ايران فقط ما وبلاگبازها نيستيم.
بعضي وقتها چقدر تلنگر خوب است، حتي اگر درد داشته باشد
بعضي وقتها آدم ميفهمد كه با قطع شدن پيامكها، چقدر تنهاست؛ تهنايتهنا !
البته همهي اين بعضي وقتها تاوقتي بعضياند پابرجايند




چهارشنبه هر چه بود و هرچه شد

●
●
●
● 


